8 ترند مارکتینگ در سال 2025
ترندهای بازاریابی در سال ۲۰۲۵ همگی حول محور انطباق با تغییرات سریع فناوری و رفتار مصرفکننده میچرخند. رسانههای پولی همچنان نقش کلیدی در کشف برند دارند و با هدفگیری دقیق، میلیونها نفر را در سراسر جهان پوشش میدهند. شبکههای اجتماعی و موتورهای جستجو هرکدام جایگاه خود را دارند، اما ترکیب هوشمندانه این دو میتواند بیشترین بازده را ایجاد کند. کیفیت محصول همچنان محرک اصلی برای تبلیغ ارگانیک برند توسط مشتریان است و اهمیت برتری در محصول را برجسته میکند. تقسیمبندی نسلی نقطه شروع خوبی برای هدایت برندینگ است، اما تحقیقات عمیقتر روی رفتار مصرفکننده فرصتهای ارزشمندتری را آشکار خواهد کرد.
تغییر همیشگی، نیاز به همافزایی
بیایید واقعبین باشیم؛ شرایط همیشه در حال تغییر است. امسال نیز بازاریابان با فناوریهای نو و عادات تازه مشتریان روبهرو هستند. همین موضوع باعث شده تیمهای فروش، محتوا و بازاریابی بیش از پیش به هم نزدیک شوند تا مطمئن شوند هر کمپین به هدف میخورد.
هشت ترند بازاریابی برای هدایت کسب و کار شما در ۲۰۲۵
- رسانههای پولی: ۸۳٪ از مصرفکنندگان برندهای جدید را از طریق تبلیغات آنلاین کشف میکنند.
- حمایت مشتریان: ۵۱٪ از مصرفکنندگان به دلیل کیفیت بالای محصولات، برندهای محبوب خود را آنلاین تبلیغ میکنند.
- بازاریابی محتوایی: نسل Z، حدود ۱۷٪ بیشتر از میانگین افراد، ویدئوهای بلندمدت تماشا میکنند.
- سئو (SEO): ۵۲٪ از مصرفکنندگان همچنان برای تحقیق درباره برندها به موتورهای جستجو رجوع میکنند.
- هوش مصنوعی و شخصیسازی: ۲۶٪ از نسل Z ارزش زیادی برای برندهایی که محصولات شخصیسازیشده ارائه میدهند قائلاند.
- تجارت در شبکه های اجتماعی: ۲۹٪ از مصرفکنندگان برندها و محصولات جدید را از طریق تبلیغات شبکههای اجتماعی کشف میکنند.
- پایداری محیط زیست: ۵۷٪ از مصرفکنندگان حاضرند برای محصولات دوستدار محیطزیست هزینه بیشتری بپردازند.
- وفاداری به برند: ۴۶٪ از مصرفکنندگان میگویند به برندهای محبوب خود وفادار هستند.
رسانههای پولی: کشف سریع برند
رسانههای پولی را معادل یک اسپرسوی دوبل در بازاریابی تصور کنید؛ انرژی فوری برای برند شما. بیش از ۷۸۱ میلیون کاربر اینترنت در جهان برندهای جدید را از طریق تبلیغات پولی کشف میکنند. این نشان میدهد که یک تبلیغ درستجا هنوز هم قدرت بالایی دارد.
اما نکته مهم این است:
- رسانههای پولی فقط پخش گسترده نیستند، بلکه هدفگیری دقیق دارند.
- ارزش اصلی آنها در رساندن پیام درست به مخاطب درست و سنجش بازگشت سرمایه (ROI) است.
- تبلیغات باید طبیعی و داستانمحور باشند، نه اغراق آمیز یا خشک.
حمایت مشتریان: کیفیت، موتور تبلیغات دهانبهدهان
هر برندی به دنبال طرفداران واقعی است. در دنیایی پر از بیاعتمادی و تبلیغات اغراقآمیز، توصیههای صادقانه مشتریان ارزش طلا دارند.
- محصول باکیفیت تنها یک نیاز را برطرف نمیکند؛ بلکه اثری ماندگار میگذارد و مشتری را به مدافع برند تبدیل میکند.
- مثال: برند Hair Syrup در بریتانیا با واکنش سریع به یک ویدئوی احساسی در تیکتاک، نهتنها مشکل مشتری را حل کرد بلکه موجی از تبلیغات مثبت ایجاد نمود.
- یا Airbnb که در یک بحران رزرو، ظرف چند ساعت اقامتگاه لوکس جایگزین برای گروهی از مشتریان پیدا کرد.
کلید موفقیت این ترند، واکنش سریع و گوشدادن به نیازهای واقعی مشتریان است.
ویدئو؛ قلب بازاریابی محتوایی در ۲۰۲۵
- ۳۷٪ از مصرفکنندگان در ماه گذشته YouTube Shorts دیدهاند و ۳۵٪ Instagram Reels را تماشا کردهاند. این نشان میدهد ویدئوهای کوتاه همچنان ابزار عالی برای جلب توجه سریع هستند.
- اما نکته مهم اینجاست: نسلZ ، ۱۷٪ بیشتر از میانگین افراد، ویدئوهای بلندمدت (بیش از ۱۰ دقیقه) را تماشا میکند. در مقابل، بیبیبومرها ۸۴٪ کمتر از میلنیالها به سراغ این نوع محتوا میروند.
- روایتهای رسانهای درباره حواسپرتی نسل جوان اغلب اغراقآمیز است. واقعیت این است که نسل Z به دنبال محتوای عمیق، آموزشی و الهامبخش است.
- ویدئوهای بلندمدت فرصت میدهند تا برندها داستانسرایی کاملتر داشته باشند و اعتماد بیشتری بسازند.
سئو (SEO): ۵۲٪ از مصرفکنندگان همچنان برای تحقیق درباره برندها به موتورهای جستجو رجوع میکنند
وقتی صحبت از محتوا میشود، به شایعاتی مثل «مرگ سئو» توجه نکنید. ترندهای بازاریابی اخیر نشان میدهند که موتورهای جستجو همچنان اولین انتخاب برای کسب اطلاعات درباره برندها، محصولات یا خدمات هستند.
البته شبکههای اجتماعی هم روزبهروز تأثیرگذارتر میشوند؛ بهطوریکه ۴۲٪ از مصرفکنندگان از آنها برای تحقیق دقیقتر درباره برندها استفاده میکنند. در واقع، مردم از هر دو کانال بهطور همزمان راضیاند.
امروزه مصرفکنندگان انتظار دارند دسترسی به اطلاعات برایشان بیوقفه و روان باشد؛ چه در حال مرور فید شبکههای اجتماعی باشند، چه در حال جستجو در گوگل یا بینگ.
به همین دلیل برندها باید حضور قدرتمندی در تمام کانالهای جستجو داشته باشند. با بخشبندی بازار هدف مشخص کنید مخاطبان شما کجا و چگونه به دنبال اطلاعات میگردند، سپس استراتژی بازاریابی محتوایی خود را طوری طراحی کنید که نهتنها آنها را جذب کند، بلکه تجربهای لذتبخش هم برایشان بسازد.
ملاقات با مخاطب در محل حضورشان
مخاطبان شما در جاهای مختلفی وقت میگذرانند—از شبکههای اجتماعی گرفته تا چتباتهای هوش مصنوعی مثل ChatGPT. همانطور که گوگل همیشه نقطه کور بازاریابان سئو بوده (و توجه به بینگ و سایر موتورهای جستجو هم ضروری است)، ChatGPT هم میتواند به چنین نقطه کوری تبدیل شود.
بهجای نگرانی درباره افت بازدید، روی فرصت جدید تمرکز کنید: رتبه گرفتن در مدلهای زبانی بزرگ (LLM). این رویکرد جدید با نام GEO (بهینهسازی برای موتورهای مولد) شناخته میشود. تحقیقات نشان دادهاند که نقد و بررسیها، بهینهسازی کلمات کلیدی و حضور در لیستهای شخص ثالث راههای مؤثری برای ورود به این فضا هستند. و فراموش نکنید: ترندهای بازاریابی مبتنی بر هوش مصنوعی قرار نیست به این زودیها از بین بروند.
هوش مصنوعی و شخصیسازی: ۲۶٪ از نسل Z ارزش زیادی برای برندهایی که محصولات شخصیسازیشده ارائه میدهند قائلاند
شخصیسازی یکی از ترندهای رو به رشد بازاریابی است و چیزی است که مصرفکنندگان بهطور فزایندهای از برندها انتظار دارند.
درست است که بازاریابی نسلی گاهی بیش از حد سادهانگارانه به نظر میرسد، اما نقطه شروع خوبی برای درک نیازهای گروههای مختلف مخاطب است. این رویکرد به برندها کمک میکند کمپینها و محصولات خود را دقیقتر و متناسبتر با ترجیحات مشتریان طراحی کنند.
رای مثال، بیبیبومرها به دنبال اصالت و قابلیت اعتماد هستند و برای برندهایی ارزش قائلاند که سابقهای طولانی در کیفیت و اعتمادسازی دارند. اما نسل Z به چیز دیگری اهمیت میدهد:
- نسل Z نوآوری و بهروز بودن را ارزشمند میداند و برندهایی را ترجیح میدهد که با ترندهای فرهنگی همراه باشند و مسئولیت اجتماعی خود را نشان دهند.
بر این اساس:
- برندهایی که بر تاریخچه و تعهد خود به کیفیت از طریق توصیفات مشتریان و مطالعات موردی تأکید کنند، شانس بیشتری برای جلب نظر مصرفکنندگان مسنتر دارند.
- برندهایی که به دنبال جذب نسل Z هستند باید محصولات شخصیسازیشده و تجربههای بهیادماندنی ارائه دهند، از شبکههای اجتماعی برای انتشار محتوای ترندی استفاده کنند و با کمک ابزارهای هوش مصنوعی، پیشنهادات خود را با ترجیحات شخصی آنها تطبیق دهند.
این تنها یک مثال ساده است، اما نشان میدهد که بخشبندی دادههای مخاطب تا چه اندازه برای کشف انگیزههای واقعی آنها و انتظاراتشان از برند اهمیت دارد. با تنظیم استراتژی بر اساس این تفاوتهای نسلی، میتوانید ارتباط عمیقتری با هر گروه برقرار کنید و تعامل و وفاداری بیشتری ایجاد نمایید.
تجارت اجتماعی (Social Commerce): ۲۹٪ از مصرفکنندگان برندها/محصولات جدید را از طریق تبلیغات شبکههای اجتماعی کشف میکنند
این رقم معادل حدود ۲۷۱ میلیون نفر در سراسر جهان است. جای تعجب نیست که این ترند بازاریابی به سرعت رشد کرده است؛ چرا که شبکههای اجتماعی به سرعت در حال تبدیل شدن به یک هاب بزرگ خردهفروشی هستند. پلتفرمهایی مثل اینستاگرام، تیکتاک و فیسبوک حالا به مقصد اصلی خرید تبدیل شدهاند.
- ویژگیهای خرید یکپارچه، مرور و خرید را در یک تجربه روان ترکیب کردهاند.
- برندها میتوانند مشتریان بالقوه را درست در جایی که وقت میگذرانند هدف قرار دهند و اسکرولهای عادی را به خرید واقعی تبدیل کنند.
- قابلیتهایی مثل پستهای قابل خرید (Shoppable Posts) و پرداخت درونبرنامهای مسیر خرید را بدون اصطکاک میسازند.
اینفلوئنسر مارکتینگ نیز نقش مهمی دارد، زیرا صدای افراد مورد اعتماد میتواند تعامل و نرخ تبدیل را افزایش دهد. اما مراقب باشید: تنها ۱۱٪ از مصرفکنندگان برندهای جدید را از طریق تبلیغات سلبریتیها کشف میکنند. بنابراین بهتر است با اینفلوئنسرهایی همکاری کنید که محتوای آنها با ارزشهای برند شما همسو باشد.
کلید موفقیت در این حوزه: جذابیت بصری، تعامل بهموقع و شناخت ترندهای خاص هر پلتفرم.
پایداری (Sustainability): ۵۷٪ از مصرفکنندگان حاضرند برای محصولات دوستدار محیطزیست هزینه بیشتری بپردازند
اینکه پایداری در فهرست ترندهای اصلی بازاریابی قرار گرفته، نشان میدهد که دیگر یک شعار تبلیغاتی نیست، بلکه یک محرک جدی در رفتار مصرفکننده است.
- مصرفکنندگان به دنبال برندهایی هستند که فراتر از ادعا، واقعاً به عملکرد اخلاقی و پایدار پایبند باشند.
- شفافیت کلید کار است: کاهش ردپای کربنی، منبعیابی مواد اولیه، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و … باید بهوضوح بیان شود.
- داستانسرایی بهترین ابزار برای انتقال این پیام است. سفر محصول را از ابتدا تا انتها روایت کنید و هر انتخاب پایدار را برجسته سازید.
این رویکرد باعث ایجاد ارتباط عاطفی قویتر با مصرفکنندگان آگاه به محیطزیست میشود و در نهایت وفاداری و حمایت آنها را تقویت میکند.
وفاداری به برند (Brand Loyalty): ۴۶٪ از مصرفکنندگان میگویند به برندهای محبوب خود وفادارند
در بازاری پر از محصولات و خدمات جدید، ایجاد وفاداری و تکرار خرید سختتر از همیشه شده است.
- ایجاد یک جامعه فعال پیرامون برند یکی از بهترین راهها برای تقویت وفاداری است.
- دادهها نشان میدهد ۱۵٪ از مصرفکنندگان محصولات را برای دسترسی به جوامع پیرامون آنها خریداری میکنند (انجمنهای آنلاین، رویدادهای اختصاصی، برنامههای سفیر برند و کمپینهای محتوای تولیدشده توسط کاربر).
- مثال: برند Patagonia با تمرکز بر فعالیتهای زیستمحیطی، جامعهای از مصرفکنندگان همفکر ایجاد کرده که به سفیران مادامالعمر برند تبدیل شدهاند.
برای موفقیت:
- صرفاً ایجاد فضا کافی نیست؛ باید فعالانه مشارکت کنید (پاسخ به نظرات، دریافت بازخورد، قدردانی از مشتریان وفادار).
- ارائه محتوا یا مزایای اختصاصی مثل دسترسی زودهنگام به محصولات جدید یا تخفیفهای ویژه، حس تعلق و انحصار را تقویت میکند.